تجسم رویا

گالری هنر

تجسم رویا

گالری هنر

عوامل موثر در رشد هنری کودک

 

عوامل موثر در رشد هنری کودک:

عوامل ژنتیکی  که مربوط به استعداد و رشد ذهنی اولیه کودک می باشد. خود بر دو عامل دیگر تقسیم می گردد:  وراثت و انگیزه های روانی

عوامل بیرونی که خارج از وجود کودک می باشد: محیط و بازی

 

☻عوامل محیطی و اجتماعی تاثیر بیشتری بر رشد هنری کودک دارند.

در خانواده ای که پدرو مادر هنرمند هستند اغلب یک یا چند تن از کودکان تمایل به هنر پیدا می کنند. در اینجا هم موضوع ارثی بودن دخالت دارد و هم محیط مساعدو مناسب برای پرورش ورشد هنری کودکان.

اموری مانند طراحی کردن برای کودک٬ خریدن مدل نقاشی٬ فراهم کردن بیش از حد وسایل نقاشی٬ تهیه جعبه رنگهای نا مناسب و تزیینی٬ همگی مانع پیشرفت هنری کودک می باشند. بنابراین باید از انجام و تهیه ی چنین مواردی به کلی پرهیز کرد.

 

☻خواندن قصه های کوتاه و مصور برای کودکان در گسترش ذهن  و آشنایی آنها با اشکال و حیوانات و پرندگانی که که احتمالا در اطرافشان دیده نمی شوند سهم مهمی را عهده دار خواهد بود.

  

 

"پیکاسو" نقاش کوبیست امریکایی در مورد آزادی و راحتی هنر کودک چنین گفته است:

 هنری که هنرمند آگاه آرزوی رسیدن به آن را دارد هنر کودکان است.

  

  گردآوری و تنظیم:

  فاطمه پورذبیح 

نقش مربی

 

نقش مربی

☻در سن 6 سالگی موقعیت روحی کودک تغییر    می کند و احتیاج به کمک مربی دارد. در این سن باید اعمال و رفتار کودک را زیر نظر داشته باشیم و میزان رشد و پیشرفت هنری او را بررسی کنیم.

 

☻نقش مربی این نیست که کودک را به نقاشی کردن از روی مدل و الگو وادار نماید بلکه باید او را تشویق به نقاشی کند.

برای شروع مربیگری با بچه ها در زمینه هنر٬ باید اول با آنها دوست شویم بعد با آزادی آنها را به نقاشی تشویق نماییم.

مربی شیوه اندیشیدن را به کودک نمی آموزد٬ بلکه اندیشه های مختلف را به او یاد می دهد و این کودک است که روش دلخواه خود را انتخاب می کند.

 

☻هنر می تواند وسیله ای برای آموزش اصول اخلاقی و تربیتی و نیز اصول علمی و آموزشی باشد و مربی مانند باغبان  تنها عامل رشد کودکان است نه آنطور که خودش می خواهد آنها را شکل دهد.

 

نباید به کودک نشان داد که چگونه باید نقاشی کند بلکه با دادن آزادی عمل باید به او مجال داد تا از تخیل خودش استفاده کند٬ آموزش نباید به گونه ای باشد که تخیل و اعتماد به نفس را از کودک بگیرد.

 

در مورد مدل های نقاشی( تصاویر تو خالی که کودک داخل آنها را رنگ آمیزی می کند) باید گفت: اینگونه مدلها بیشتر برای کودکان عقب مانده که قادر به طراحی نیستند مناسب است.

این نوع مدلها نه تنها برای کودکان معمولی مفید و مناسب نیست بلکه  بسیار مضر و بیهوده است ٬ زیرا او این نقاشیها را الگوی خود قرار می دهد و حتی هنگامی که قرار است آزادانه نقاشی کند فکر می کند که باید چیزی مانند آن الگوها را بکشد و به این ترتیب  آزادی فکر٬ حس٬ خلاقیت و اعتماد بنفس او دچار مشکل می شود.

″امرسن″ پس از تحقیقات به این نتیجه رسیده است که تقلید و الگودهی نوعی خودکشی خلاقیت است.

 

☻مربی باید از طریق سوال کردن کودک را راهنمایی کند. سوال او نباید جنبه امرو نهی داشته باشد بلکه باید جنبه تجزیه تحلیل داشته باشد در اینصورت سودمند و مفید خواهد بود.

 

☻کشیدن یک نقاشی توسط چند کودک اغلب نتیجه خوبی در بر دارد٬ زیرا فعالیت گروهی سبب تحریک تخیل بیشتر و تولید افکار جدید می شود.

☻اگر هدف مربی آموزش تناسبات  به دانش آموزان است٬ باید در سنین اولیه نوجوانی(11 سال به بعد) و طی مراحل ویژه صورت گیرد.

 

مراحل رشد نقاشی کودکان

مراحل رشد نقاشی کودکان

☻طبق تحقیقات روانشناسان و متخصصان علوم تربیتی بیان تصویری کودک از دوره خط خطی شروع می شودو از مراحل مختلفی  مانند دوره سمبولیک و دوره شکل پذیری می گذرد  و به دوره واقعیت گرایی در دوران پیش از بلوغ می رسد.

 

"لوکه" مراحل رشد نقاشی کودکان را در 4 مرحله رآلیستی (واقع گرایی) تقسیم بندی کرده است:

1- رآلیسم اتفاقی (خط خطی کردن)  از کودکی تا 5/3 سالگی

2- رآلیسم اشتباهی و نمایشگری  از 3 تا 6 سالگی

3- رآلیسم ذهنی (خط ترسیمی و نوشتن) از 6 تا 8 سالگی

4- رآلیسم بینایی (واقع گرایی بصری) از 8 تا 13 سالگی

 

☻کودک پس از مدتی به خط خطی های خود به ترتیب شکل دایره-مربع- بیضی و مثلث می دهد و بعدها از ترکیب این شکلها تصاویری خلق می کند.  مانند خورشید با اشعه هایش و صورت انسان و...

 

☻آگاهی به رابطه نقاشی و دنیای حقیقی در اوایل  3 سالگی یا اواخر 2 سالگی رخ می دهد.

☻در سن 3 سالگی خط نگاری کودک تنها برای لذت بردن نیست بلکه احساسات درونی خود را در ارتباط با تجربه های زندگی کوتاه مدتش بیان می کند.

در این سن خطوط عمودی را بیش از خطهای افقی ترسیم می کند٬ به اعتقاد پژوهشگران خطوط عمودی در این سن بیانگر اظهار وجود کودک است و توسعه آن نشان می دهد از وجود و شخصیت خود  آگاه است.

 

☻در زمینه نمادگرایی هندسی که در دوره خط خطی و بعد از 3 سالگی صورت می گیرد کودک شکل دایره را  در ابتدا به خاطر لطافت و فرم نرم آن می کشد زیرا در این زمان او نمی تواند چیزهای خشن را درک کند. دایره هر چه بزرگتر کشیده شود نشانه محبت بیشتر است.

بعد از دایره نوبت به مربع می رسد که بیانگر صلابت و خشونت است٬ کودک در این مرحله از استحکام روحی بیشتری برخوردار است.

کودک در هر مرحله از رشد به نمادهای علمی می رسد٬ از جمله در 5 سالگی به نماد مثلث می رسد که بیانگر شدت عوامل روحی است.

 

☻نخستین مرحله بروز نقاشی از انسان که از روی بی مهارتی کشیده می شود در فاصله 5/3 تا 4 سالگی است.

تکمیل پیکره آدمی بین 4 تا 6 سالگی است.

 

☻کودک بعد از سنین 5- 6 سالگی قدرت بیشتری در جهت نظارت بر واقعیات بیرونی پیدا می کند و چون لغات بیشتری آموخته بنابراین به سهولت می تواند اختلاف اشیاء را با یکدیگر درک و بیان کند٬ در نتیجه در این سن و چند سال بعد کودک آن جنبه از اشیاء را که شناخته است رسم   می کند نه آنچه را که در ظاهر می بیند(واقع بینی ذهنی).

این دوران(7 تا 9 سالگی) را دوران طلایی نقاشی کودکان می دانند.

 

☻در مرحله بعد کودک وارد مرحله واقع بینی بصری می شود که بر عکس واقع بینی ذهنی و فکری است یعنی کودک اشیاء را شبیه خودشان می کشد و دیگر افکار عاطفی خود را در معرفی اشیاء به کار نمی گیرد.

در سنین 10 تا 14 سالگی نوجوان این طرز بیان را منسجم تر می کند و از این به بعد نقاشی او دارای خصوصیات منحصر به فردی می شود و سپس ثابت می ماند و دیگر رشد و پیشرفتی نمی کند _ اما تکنیک پیشرفت می کند.

معمولا تفاوتی بین نقاشی یک فرد 14 ساله و یک بزرگسال وجود ندارد.

 

☻کلوگ تکامل نقاشی در کودکان را به 5 مرحله اصلی بررسی می کند:

1-      اثر یا خط نا مشخص

2-      خط مشخص یا اشکال هندسی در هم

3-      طرح یا در کنار هم قرار گرفتن چند شیء

4-      اجتماع چندین شکل مختلف

5-      تصویر نگاری

 

تمایز نقاشی دختران و پسران

 

تمایز نقاشی دختران و پسران

☻تحقیقاتی که در زمینه نقاشی کودکان دختر و پسر انجام شده نشان داده است که در سن 3- 4 سالگی هیچ نشانه معنی داری در نقاشی آنها که نشان دهنده اختلاف دو جنس باشد  وجود ندارد.

☻بیشترین اختلاف در سن 5 تا 8 سالگی دیده می شود که نقاشی آنها را از یکدیگر متمایز می نماید.

 

در نقاشی دختران هماهنگی بیشتری دیده می شود-  ظریف تر و حساب شده تر از پسران می باشد و در آنها هارمونی در رنگ٬ خطوط و زوایا بیشتر است.

دختران در هنگام نقاشی بیشتر از مربی خود سوأل می کنند٬ زیرا دوست دارند کارشان مورد قبول او قرار گیرد. آنها در رنگ آمیزی کمتر از خود جرأت به خرج می دهند و سعی در توازن رنگ دارند.

آنها به سبب اینکه کمتر از پسرها خود را بروز می دهند و مطالب دلخواه خود را کمتر به زبان می آورند٬ در رنگ آمیزی نیز به صورت درون گرا عمل می کنند.

 

پسران در مقایسه با دختران٬ پر جرأت٬ رک و برون گرا هستند و در انتخاب رنگها  علاقه ای به ضابطه و قاعده ی خاصی از خود نشان نمی دهند آنها خیلی سریع و بی احتیاط نقاشی می کنند٬ هر رنگی را که دوست داشته باشند به کار می گیرند و به طور جدی و مصمم به کار می پردازند و پس از اتمام نقاشی٬ بلافاصله آن را به دیگران نشان می دهند.

شکلهایی که می کشند نیز با دختران تفاوت دارد٬ آنها نسبت به دختران کمتر از تصویر انسانی استفاده می کنند و بیشتر راغب به کشیدن ماشین آلات از جمله هواپیما٬ خودرو٬ قطار ونیز صحنه های جنگ با اصلحه گرم هستند.

 

☻کودکان بین سنین 5 تا 11 سالگی٬ اغلب بچه های هم جنس خود را نقاشی می کنند ولی بین 11 و 12 سالگی٬ دخترها٬ پسرها را به تصویر می کشند.

 کودک 6 ساله آگاهی خود را در مورد تفاوت های جنسیت باگذاشتن مو٬ تفاوت های چهره و نوع لباس٬ در نقاشیهایش نشان می دهد. 

رنگ در نقاشی کودکان

 

رنگ در نقاشی کودکان

درک کودک از رنگ به طور معمول پس از 2 سالگی صورت می گیرد. در دوره خط خطی کردن رنگ برای کودک نقش جنبی دارد.

 

☻تخیلات و حالتهای عاطفی کودکان تعیین کننده رنگ در نقاشی آنهاست نه واقعیت بیرونی رنگ. ازینرو هرگز نباید کودکان را به سبب اینکه رنگهایشان منطبق با طبیعت و واقعیت نیست زیر سوال برد و شخصیت و احساسات آنها را نادیده گرفت.

تحمیل رنگ به کوکان به معنی آلوده کردن و از بین بردن اصالت کار آنهاست. آنها را باید آزاد گذاشت تا با توجه به  دنیای خود و عواطف و احساسات و میل باطنی خویش٬ هر طور که دوست دارند رنگها را به کار گیرند.

 

☻پس از 3 سالگی سعی در کنترل و به کارگیری مناسب مداد رنگی دارند.

☻در فاصله 3 تا 6 سالگی علاقه بسیاری به رنگ دارد و رنگ را مقدم بر شکل و طرح می داند.

 

☻دوره 7 تا 9 سالگی کودک را که آثار نقاشی او بیانگر عواطف و احساسات خاص وی می باشد دوران تصویرسازی یا دوران طلایی نقاشی کودک می دانند. در این دوره زاویه دید کودک مشخص و یک جانبه می شود. (رجوع شود به بخش مراحل رشد نقاشی کودک)

به اعتقاد سوبس کودکان تا 9 سالگی به رنگهای زنده گرایش و علاقه دارند٬ ولی پس ازاین سن زمینه های کمرنگ را بیشتر می پسندند.

 

☻هر چه کودک رشد می کند و سن او بالاتر می رود علاقه اش به رنگ کمتر می شود و شکل و طرح اهمیت بیشتری پیدا می کند.

 

☻در سن 11- 12 سالگی کودکان متوجه می شوند که رنگها قابل تغییر می باشند بنابراین اقدام به رنگ آمیزی با رنگهای مختلف می کنند و به صورت عمدی تغییراتی در رنگ ایجاد می نمایند٬ و در نهایت از ترکیب رنگها نتایج جدیدی می گیرند.

 

☻رنگ آمیزی نکردن قسمتی از موضوع نقاشی به وسیله کودک نشان دهنده ی خلاء عاطفی و گاهی دلیل بر گرایش ضد اجتماعی اوست.

تجربه نشان داده کودکان سازگار در نقاشی های خود به طور متوسط از 5 رنگ مختلف بهره می گیرند٬ در حالیکه کودکان گوشه گیر یا آنها که ارتباط با دنیای خارج را دوست ندارند از یک یا دو رنگ بیشتر استفاده نمی کنند.

 

☻به طور کلی کودکان رنگها را دیرتر از نام اشیاء یاد می گیرند.  رنگ قرمز اولین رنگی است که کودک به طور صحیحی از آن نام می برد.

معمولا رنگهای مورد پسند کودکان به ترتیب: قرمز- زرد- آبی و سبز می باشد.